لینوکس و من

۱۳ مطلب در شهریور ۱۳۹۰ ثبت شده است

compiz fusion icon روی nerve است!

این آقای compiz fusion icon که در پارسیکس وجود داره و مسئول راه اندازی compiz هست، اگر یک آیکن شکیل تر داشت شاید میتونست روی پنل دسکتاپ من به زندگیش ادامه بده. اما با اون آیکن اندازه ی کف دستی که توی پنل ظاهر میشه، تمام ریخت اون ناحیه رو خراب میکنه. اگر ایشون رو از startup برداریم، دیگه کامپیز خان اجرا نمیشه. چاره ی کار اینه که ایشون رو از startup برداریم و به جاش compiz --replase رو بذاریم. به همین سادگی!

جاوا و ترمینال

شاید شما هم مثل من برای عبور از سد محکم و استوار (هر هر) فیلتر از نرم افزار yourfreedom استفاده میکنید که جاوا هست. برای اینکه بتونید نرم افزار های جاوا رو در سیستمتون اجرا کنید نیاز به java runtime دارید. بسته openjdk6-6-jre این کار رو براتون میکنه.

اما وقتی بخواید دسترسی به این برنامه رو هرچه آسون تر و سریعتر کنید، یه شورتکات روی پنل ایده ی خوبیه. برای قسمت command باید یه برنامه ی jar رو این طوری اجراش کنید:

java -jar /path/to/java.jar

نصب فونت

از اولین کارهایی که در یک توزیع لینوکس و حتی مرحوم ویندوز انجام میدیم نصب فونت های فارسیه. که بیشتر بتونیم وب رو بهتر ببینیم. با اینکه نرم افزار هایی برای نصب فونت اومدن، من هنوز از روش قدیمی استفاده میکنم. برای نصب فونت در ترمینال این کار ها رو انجام بدید: فرض میکنیم فونت های شما در مسیر /home/amin/persian-fonts قرار دارند
 
sudo mkdir /usr/share/fonts/persian-fonts
 
cp /home/amin/persian-fonts/*.ttf /usr/share/fonts/persian-fonts
 
حالا باید به اصطلاح کش فونت ها رو update کنید. با این دستور:
 
fc-cache -f -v
 
خیلی راحت بدون نیاز به restart کردن، فونت های جدید شما به سیستم شناسونده شدند.

کنولوژی Optimus کارت گرافیک های nvidia و لینوکس

خب… نتبوک ۱۲۱۵n از تکنولوژی optimus کارتهای گرافیک nvidia استفاده میکنه. این تکنولوژی این امکان رو برامون ایجاد میکنه که کارت گرافیک در حالت هایی که نیازی بهش نیست، خاموش بشه و سیستم فقط با گرافیک های اینتل خود مادربرد کار کنه. این باعث میشه که طول باتری خیلی زیادتر بشه و سیستم هم بیخودی داغ نکنه.

در ویندوز به خاطر اینکه حالا هر چی، این درایور ها آماده اند و کاربر نیازی به سر و کله زدن نداره. و درایورها اتوماتیک بین کارت گرافیک ها سوییچ میشن. اما در لینوکس این درایور ها آماده نیستند و باید یکم تلاش کنیم تا بتونیم از این تکنولوژی استفاده کنیم. یه پروژه ای به نام bumblebee با تلفظ ˈbʌmblbiː در این لینک به ما در این امر کمک میکنه. اما اتوماتیک نمیتونه سوییچ کنه. باید هر وقت خودمون خواستیم یه کار خفن بکنیم، کارت گرافیک nvidia رو روشن کنیم. خب… اگر کاربر اوبونتو هستید، خیلی راحت :

sudo apt-add-repository ppa:mj-casalogic/bumblebee

sudo apt-get update

و بعد بسته های bumblebee , bumblebee ui رو نصب کنید. خودش هر چی لازم باشه دانلود و نصب میکنه. اما در باره توزیع های دیگه من جمله دبیان، در لینکی که در بالا قرار دادم راهنمایی کرده. در حین نصب bumblebee خودش تنظیماتی رو میاره و شما طبق مدل نتبوکتون اون رو پیدا میکنید و یکی از اون ها رو انتخاب میکنید. و خودش قدم به قدم میگه که چه کار کنید. من الان متاسفانه یادم نیست دقیقا بگم. ساده است ولی.

حالا باید از لود شدن درایور های کدباز nvidia که nouveau نام دارند جلوگیری کنیم:

sudo gedit /etc/modprobe.d/blacklist.conf

و عبارت blacklist  nouveau رو به آخرش اضافه کنید و یه بار ریبوت کنید.

اگر تنظیمات رو درست انجام دادید، حالا کارت گرافیک nvidia شما باید خاموش شده باشه. و شما تفاوت رو در صدای فن دستگاه و همچنین طول زمان باتری به طور محسوس خواهید دید. دستور acpi رو وارد کنید تا زمان باتری رو بهتون نشون بده. برنامه bumblebee ui که در منو ها هم اومده، این امکان رو میده که بصورت گرافیکی هر وقت که خواستید nvidia رو روشن کنید.

و اما پارسیکس…! چون پارسیکس عزیز از دبیان هست، بنابراین میریم سراغ debumblebee که باید سورس برنامه رو بگیریم و از روی سورس اون رو نصب کنیم. خب این کار رو کردم ولی متاسفانه در میانه ی راه با خطاهای زیادی روبرو شدم . اول شما این بسته رو نصب کنید. بعد این ها رو از طریق synaptic پیدا و نصب کنید. nvidia-kernel-common , nvidia-kernel,dkms.


یکمی کار پیچیده میشه. قرار نیست از bumblebee استفاده کنیم! چون من در لینوکس کار گرافیکی عجیبی انجام نمیدم، و همین اینتل برام کافیه، تصمیم گرفتم کلا nvidia رو به قولی از مدار خارج کنم. دو تا اسکریپت پیدا کردم که کارت رو روشن و خاموش میکنه. و یه اسکریپت هم وضعیت کارت رو بهمون میگه. بنابراین حالا با دو سه تا دستور، میتونم کارت رو به دلخواه خودم روشن خاموش کنم. چه خوب! از این سایت مدل دستگاهتون رو پیدا کنید! و یه جا نگهش دارید…

حالا این فایل برای خاموش کردن، این فایل برای روشن کردن و این فایل برای اعلام وضعیت رو هم دانلود کنید. فایل خاموش کردن رو با یه ویرایشگر متن باز کنید و خطی که اینو داره پیداش کنید: _SB.PCI0.P0P4.GFX0._DSM  همون طور که میبینید این یه عبارت ویژه است.  (مخصوص ۱۲۱۵n) از توی همون سایتی که گفتم یه جا نگهش دارید عبارت های ویژه ی مدل خودتون رو پیدا کنید و جایگزین این بکنید. و همین طور برای روشن کردن.

حالا با اجرای مثلا disablecard در ترمینال، کارت nvidia بعد از دو سه ثانیه خاموش میشه و شما قشنگ متوجهش میشید. و اگر acpi بگیرید میبینید که باتری در حالت فول شارژ از ۳ ساعت و نیم به ۴:۴۵ میرسه. و این فوق العاده است…

حالا شما برای اینکه این خاموش شدن در هر باری که سیستم بوت میشه اتفاق بیفته باید اون رو به crontab بسپارید! راه ساده و گرافیکیش استفاده از برنامه gnome-schedule هست. این اسکریپت رو مثلا در /usr/bin قرار بدید و با دستور sudo در هنگام بوت برای اجرا شدن تنظیمش کنید. (من کاربر خودم رو مجوز بدون پسورد برای sudo دادم).

خب… با اجرای اسکریپت nvidiastatus هم وضعیت روشن/خاموش بودن کارت بهتون گفته میشه. برای راحتی کار این اسکریپت ها رو در /usr/bin قرار بدید تا با یه دستور ساده sudo disablecard کارت خاموش و با sudo enablecard روشن بشه. و با nvidiastatus وضعیت اعلام بشه.

من گذاشتم به طور پیشفرض خاموش باشه. چون بهش نیاز ندارم. این اسکریپت ها و روش ها منبع مشخصی نداشتند که بخوام ذکر کنم. در اینترنت بصورت تکه تکه وجود دارند.

cpu scaling و دبیان

اگه cpu دستگاه شما قابلیت کار کردن در فرکانس های مختلفی رو داشته باشه، میتونید از این برای کم کردن مصرف برق و باتری استفاده کنید. اگر یک لینوکس دبیانی مثل اوبونتو یا پارسیکس یا خود دبیان رو ریخته باشید، یا مثل آدم cpu شما رو میشناسه یا اینکه باید بهش بفهمونیم!

اول برای اینکه بفهمیم cpu شناخته شده یا نع، از این دستور استفاده میکنیم:

cpufreq-info

اگر اطلاعاتی بهتون داد که معلوم میشه فهمیده. و میتونید با اضافه کردن یک applet به پنل گنوم فرکانس های cpu رو تغییر بدید.

اما اگه دیدید نفهمیده، این بسته ها رو نصب کنید:

sudo apt-get install cpufrequtils sysfsutils

حالا مدل cpu خودتون رو از این طریق بدست بیارید:

cat /proc/cpuinfo | grep “model name”

خب. حالا که فهمیدیم مدل cpu چیه، طبق اون باید درایور رو در کرنل load کنیم. باید با دستور sudo modprobe درایور مورد نظر رو لود کنیم. این لیست درایور ها برای cpu های مختلف:

AMD K6 processors : powernow_k6
AMD K7 processors (Athlon, Duron, Sempron 32 bits) : powernow_k7
AMD K8 processors (Athlon 64, Turion 64, Sempron 64, Opteron 64) : powernow_k8

Pentium 4, Celeron D, Pentium D, Celeron M : p4_clockmod
Pentium M, Core Duo, Core 2 Duo : speedstep_centrino

generic driver : acpi_cpufreq اگر نمیدونید مدل شما چیه از این استفاده کنید.

پس این دستور رو میزنیم. برای من p4_clockmod هست:

sudo modprobe p4_clockmod

حالا اگه cpufreq-info بگیریم قشنگ میگه cpu ما چه فرکانسی الان داره و …

برای دائمی کردن این تنظیم، این دستور رو اجرا میکنیم تا ماژول cpu ما در کرنل قرار بگیره و موقع بوت هم لود بشه:

echo p4_clockmod | sudo tee -a /etc/modules

همین!

البته برای اینکه governor های مختلف رو برای cpu فعال کنید به این جا مراجعه کنید تا توضیحات بیشتری ببینید.

quick search در پکیج منیجر پارسیکس

اگر بعد از نصب پارسیکس رائول متوجه شدید که در synaptic package manager در قسمت quick search نوشته no apt-xapian index found میتونید بسته ی apt-xapian-index رو نصب کنید و بعد این دستور رو اجرا کنید: sudo update-apt-xapian-index . البته با sudo در پارسیکس آشنا هستید دیگه؟!

حالا راحت میتونید quick search کنید

نتبوک asus 1215n و لینوکس

یه نتبوک asus 1215n خریدم. بی درنگ تصمیم به نصب یک توزیع لینوکس گرفتم. از اونجایی که این نتبوک درایو cd یا dvd نداره، باید همه ی عملیات از روی فلش مموری انجام میشد. این که چطوری موفق به نصب لینوکس از طریق usb شدم رو بعدا مینویسم. میخوام الان مقایسه ای کنم از سه توزیعی که نصب کردم:

 

اوبونتو ۱۱٫۰۴ : نصبش کردم. به سرعت بوت / خاموش میشد. خاموش شدن در حد ۵ ثانیه! اوبونتو به صورت لایو از روی usb بدون هیچ مشکلی بالا اومد و نصب شد. درایور کارت گرافیک اینتل و درایور های کدباز nvidia رو روی خودش داره. که اینتل ها باعث شدن compiz به طور پیش فرض کار کنه. و این عالیه. اما compiz به نظر یکم کند میاد. ولی میشه یجور باهاش کنار اومد. unity رو غیر فعال میکنم و با همون gnome میام. خوبه. مشکلی نداره. همه چیز کار میکنه. کلید Fn هم برای همه ی کلید های ردیف بالا و کلید های مدیا کار میکنه. سیستم بدون مشکل suspend و resume میشه…

 

مدتی باهاش کار میکنم که متوجه ایرادات نابخشودنی ای میشم! تاچ پد در اوبونتو در حین کار کردن یهو قاطی میکنه و عمل کردش رو از دست میده. به طوری که برای درست کردنش مجبور میشم چندین بار دکمه ی left رو فشار بدم. و این هر چند دقیقه تکرار میشه و بسیار اعصاب خورد کنه. مجبور میشم با ماوس کار کنم. اشکال دوم: بعد از resume کردن از suspend پورت های usb3 از کار می افتند. و اگه ماوس در اون ها باشه باید درش بیارم و به usb2 وصلش کنم. این حالت تا زمانی که سیستم ریبوت نشده \ابرجا میمونه. برای هر دو مشکل سرچ کردم اما به راه حل مناسبی برنخوردم.

 

اوبونتو ۱۰ نسخه lts : بسیار درب و داغون! کلید های fn تعدادی کار نمی کنند. و حتی lan رو هم نشناخت که من وصل شم به اینترنت.

 

دبیان ۶: از بالایی بدتر! کلید های fn همون مشکل رو دارند. سیستم اصلا ریبوت نمیشه! این طوریه که وقتی restart میکنید بدون اینکه سیستم خاموش/روشن بشه سیستم عامل از نو شروع به کار میکنه و این اصلا پذیرفته نیست! کانکشن اینترنت هم مدام قطع میشه. و از یه لحظه به بعد دیگه کانکت نمیشه!!!

 

بنابراین رفتم سراغ پارسیکس خودمون. نسخه ۳٫۷ یعنی رائول. این هم درایور های کارت گرافیک رو داره. کلید های fn به خوبی کار میکنند. مشکلی با resume ندارم. یعنی پورت های usb3 از کار نمی افتند. تاچ پد هم فعلا مشکلی نداره. کانشکن هم ثابته. restart هم میشه. compiz هم کند نیست. بنابراین فعلا با پارسیکس زندگی خواهم کرد.

 

در تجربه ای که در pc دارم در کل پارسیکس رو پایدارتر از اوبونتو دیدم. و دبیان رو خیلی خام! یعنی برای آماده کردن دبیان باید خیلی وقت بذاریم که ما نداریم! الان نزدیک یک سال میشه که روی pc پارسیکس نصبه و آخ هم نگفته. (هر چند بیخیال آپدیتش شدم).

 

در ابتدای امر یک سری ایراداتی در پارسیکس روی نتبوک دیدم که فعلا این ها هستند:

 

سیستم به صورت لایو از طریق safe mode video فقط بالا میاد. (به خاطر اشکالی که درایور های کدباز nvidia در این نتبوک ایجاد میکنند) ولی بعد از نصب، مثل آدم بالا میاد!

 

tap در تاچ پد غیر فعاله و باید خودمون بریم فعالش کنیم.

 

window manager پیشفرض compiz نیست و metacity میباشه!

 

در حالت live نور صفحه کم و زیاد نمیشه. اما بعد از نصب مشکلی وجود نداره.

 

متشکرم از تیم توسعه پارسیکس… فعلا همینا.

suspend و resume در زمان هایی که خودتون تعیین میکنید!

این بار فوق العاده ترین اسکریپتی که تا به حال پیدا کردم براتون میذارم!  داستان از چه قراره؟

 

بالاخره من هم یه نتبوک گرفتم! و PC رو دادیم خواهر کوچک جان در اتاقش کار کنه. قبلا با PC شبها شیره ی اینترنت رو میکشیدیم و میذاشتیم دانلود. (شبانه رایگان ADSL). خب PC رو از BIOS تنظیم کرده بودم سر ساعت معینی روشن میشد، کانکت میشد، تورنت باز میشد و دانلود میکرد، و سر ساعت معینی هم خاموش میشد. اما در نتبوک این تنظیمات در BIOS وجود ندارن. برای حل این مشکل و نیل به هدف شوم شیره کشی اینترنت چاره از اینترنت و لینوکس بجستم و این اسکریپت رو پیدا کردم. از اینجا دانلودش کنید. suspend_for

 

روش کار با این اسکریپت اینه که فایل مورد نظر رو با همین اسم در فولدر مثلا home یوزر خودتون قرار بدید. و با یکی از این دستور ها اجراش کنید:

 

~/suspend_for 1 hour

 

~/suspend_for 2 hours

 

~/suspend_for 1 minute

 

~/suspend_for 2 minutes

 

~/suspend_for 2 hours 30 minutes

 

معنی این دستور ها اینه که سیستم رو برای مدت مثلا یک ساعت (اولی) suspend کن و بعدش resume کن. بنابراین میتونیم اجرای این اسکریپت رو به cron بسپاریم و این کار به طور اتوماتیک خودش انجام بشه. مثلا وقتی ساعت ۷ صبح که اینترنت شبانه تموم میشه، به جای خاموش کردن سیستم، این اسکریپت اجرا بشه و سیستم رو برای مدت ۱۸ ساعت suspend نگه داره که بشه ساعت ۱ صبح فردا و resume بشه. یا به هر حال هر وقتی که بخواید این عمل اتفاق بیفته یه محاسبه کنید و زمان مورد نظر رو بهش بدید. این اسکریپت فوق العاده بود. دست سازنده اش درد نکنه. این اسکریپت برای من با اوبونتو ۱۱٫۰۴ کار کرد. اگر برای شما کار نکرد من نمیتونم راهنماییتون بکنم شرمنده.

 

نکته: حتما قبل از اجرای اسکریپت مجوز اجرا شدن رو بهش بدید.

 

منبع

لذت اینترنت گردی

نوشته ی امروزم در مورد لینوکس نیست. در مورد یک افزونه ی فوق العاده ای برای فایرفاکس به نام AutoProxy هست. این مطلب رو می نویسم چون به درد همه میخوره… همون طور که از اسم این افزونه پیداست، به شما اجازه میده که پروکسی رو به طور اتوماتیک تنظیم کنید. یعنی چی؟ یعنی اینکه بهش میگید فقط برای سایت مثلا codex.wordpress.org یا برای facebook.com پروکسی رو فعال کن. اپلیکیشن های مختلفی رو هم ساپورت میکنه. از جمله free gate, Tor, Toonel و your freedom . که من از این آخریه استفاده میکنم. فوق العاده است.

 

بنابراین دیگه لازم نیست برای اینکه سرعت لود سایت هایی که لازم به فیلتر شکن ندارند کم نشن مرتب پروکسی رو بصورت دستی عوض کنم. اسم چند تا سایتی رو که مرتب بهشون سر میزنم و فیلتر هستند بهش میدم و YF رو باز میکنم و لذت می برم.

 

نکته: برای اینکه فیسبوک کار کنه، باید اون لیستی که خود افزونه پیشنهاد میکنه و برای چین هست رو فعال کنید. وگرنه با گذاشتن facebook.com نمیتونید Login کنید. حالا وبلاگ های وردپرس و بلاگر رو هم میشه با این روش راحت تر خوند.

 

نکته: فقط اولش برای تنظیم افزونه (دانلود لیست چین) نیاز به فیلتر شکنی چیزی دارید.

device not managed

اگر network manager شما در system tray در مورد wired connection این جمله رو نوشت و شما اعصابتون خورد شد که خب یعنی چی این حرف؟! خونسرد باشید و این کار رو بکنید:

sudo gedit /etc/NetworkManager/NetworkManager.conf

اگه فایل بالا خالی بود:

sudo gedit /etc/NetworkManager/nm-system-settings.conf

و عبارت managed=false رو به managed=true تغییر بدید و بعد:

sudo /etc/init.d/network-manager restart

اگر تغییری نکرد یک بار reboot کنید. اگر باز تغییری نکرد google کنید!!