لینوکس و من

۷۲ مطلب با موضوع «سایر» ثبت شده است

گول زدن سایت های عقب افتاده!

سایت عقب افتاده به نظر من یعنی سایتی که فقط با IE میتونه کار کنه. سیستم sama که در خیلی از دانشگاه ها شده سیستم انتخاب و احد و ...، به نظر من یه سیستم عقب افتاده است! یعنی Mental Retared! چون فقط با IE کار میکنه. حتی اجازه ی login کردن رو هم نمیده! خب ما هم توی لینوکس که IE نداریم. (ies4linux) چکار کنیم، چکار نکنیم... میایم search میکنیم و به در نهایت به یک addon برای فایرفاکس میرسیم به نام user agent switcher. این جناب میاد کاری میکنه که فایرفاکس به عنوان IE تظاهر کنه! بنابراین اون سایت عقب مونده ی بیب، گول میخوره و ما میتونیم login کنیم. 

چت صوتی و تصویری با جیمیل

برای اینکه امکان چت صوتی و تصویری در جیمیل رو داشته باشیم، چه لینوکس چه ویندوز چه مک، باید پلاگین مخصوصش رو از گوگل دانلود کنیم. از اونجایی که ما در ایران به سر میبریم، امکان دانلود این پلاگین رو نداریم. من نسخه ی ۳۲ بیتی مخصوص دبیان رو دانلود کردم و براتون میذارم. میتونید از این نسخه در پارسیکس هم استفاده کنید. (برای اوبونتو نمیدونم، تست نکردم) دانلود فایل

نتبوک asus 1215n و لینوکس

یه نتبوک asus 1215n خریدم. بی درنگ تصمیم به نصب یک توزیع لینوکس گرفتم. از اونجایی که این نتبوک درایو cd یا dvd نداره، باید همه ی عملیات از روی فلش مموری انجام میشد. این که چطوری موفق به نصب لینوکس از طریق usb شدم رو بعدا مینویسم. میخوام الان مقایسه ای کنم از سه توزیعی که نصب کردم:

 

اوبونتو ۱۱٫۰۴ : نصبش کردم. به سرعت بوت / خاموش میشد. خاموش شدن در حد ۵ ثانیه! اوبونتو به صورت لایو از روی usb بدون هیچ مشکلی بالا اومد و نصب شد. درایور کارت گرافیک اینتل و درایور های کدباز nvidia رو روی خودش داره. که اینتل ها باعث شدن compiz به طور پیش فرض کار کنه. و این عالیه. اما compiz به نظر یکم کند میاد. ولی میشه یجور باهاش کنار اومد. unity رو غیر فعال میکنم و با همون gnome میام. خوبه. مشکلی نداره. همه چیز کار میکنه. کلید Fn هم برای همه ی کلید های ردیف بالا و کلید های مدیا کار میکنه. سیستم بدون مشکل suspend و resume میشه…

 

مدتی باهاش کار میکنم که متوجه ایرادات نابخشودنی ای میشم! تاچ پد در اوبونتو در حین کار کردن یهو قاطی میکنه و عمل کردش رو از دست میده. به طوری که برای درست کردنش مجبور میشم چندین بار دکمه ی left رو فشار بدم. و این هر چند دقیقه تکرار میشه و بسیار اعصاب خورد کنه. مجبور میشم با ماوس کار کنم. اشکال دوم: بعد از resume کردن از suspend پورت های usb3 از کار می افتند. و اگه ماوس در اون ها باشه باید درش بیارم و به usb2 وصلش کنم. این حالت تا زمانی که سیستم ریبوت نشده \ابرجا میمونه. برای هر دو مشکل سرچ کردم اما به راه حل مناسبی برنخوردم.

 

اوبونتو ۱۰ نسخه lts : بسیار درب و داغون! کلید های fn تعدادی کار نمی کنند. و حتی lan رو هم نشناخت که من وصل شم به اینترنت.

 

دبیان ۶: از بالایی بدتر! کلید های fn همون مشکل رو دارند. سیستم اصلا ریبوت نمیشه! این طوریه که وقتی restart میکنید بدون اینکه سیستم خاموش/روشن بشه سیستم عامل از نو شروع به کار میکنه و این اصلا پذیرفته نیست! کانکشن اینترنت هم مدام قطع میشه. و از یه لحظه به بعد دیگه کانکت نمیشه!!!

 

بنابراین رفتم سراغ پارسیکس خودمون. نسخه ۳٫۷ یعنی رائول. این هم درایور های کارت گرافیک رو داره. کلید های fn به خوبی کار میکنند. مشکلی با resume ندارم. یعنی پورت های usb3 از کار نمی افتند. تاچ پد هم فعلا مشکلی نداره. کانشکن هم ثابته. restart هم میشه. compiz هم کند نیست. بنابراین فعلا با پارسیکس زندگی خواهم کرد.

 

در تجربه ای که در pc دارم در کل پارسیکس رو پایدارتر از اوبونتو دیدم. و دبیان رو خیلی خام! یعنی برای آماده کردن دبیان باید خیلی وقت بذاریم که ما نداریم! الان نزدیک یک سال میشه که روی pc پارسیکس نصبه و آخ هم نگفته. (هر چند بیخیال آپدیتش شدم).

 

در ابتدای امر یک سری ایراداتی در پارسیکس روی نتبوک دیدم که فعلا این ها هستند:

 

سیستم به صورت لایو از طریق safe mode video فقط بالا میاد. (به خاطر اشکالی که درایور های کدباز nvidia در این نتبوک ایجاد میکنند) ولی بعد از نصب، مثل آدم بالا میاد!

 

tap در تاچ پد غیر فعاله و باید خودمون بریم فعالش کنیم.

 

window manager پیشفرض compiz نیست و metacity میباشه!

 

در حالت live نور صفحه کم و زیاد نمیشه. اما بعد از نصب مشکلی وجود نداره.

 

متشکرم از تیم توسعه پارسیکس… فعلا همینا.

لذت اینترنت گردی

نوشته ی امروزم در مورد لینوکس نیست. در مورد یک افزونه ی فوق العاده ای برای فایرفاکس به نام AutoProxy هست. این مطلب رو می نویسم چون به درد همه میخوره… همون طور که از اسم این افزونه پیداست، به شما اجازه میده که پروکسی رو به طور اتوماتیک تنظیم کنید. یعنی چی؟ یعنی اینکه بهش میگید فقط برای سایت مثلا codex.wordpress.org یا برای facebook.com پروکسی رو فعال کن. اپلیکیشن های مختلفی رو هم ساپورت میکنه. از جمله free gate, Tor, Toonel و your freedom . که من از این آخریه استفاده میکنم. فوق العاده است.

 

بنابراین دیگه لازم نیست برای اینکه سرعت لود سایت هایی که لازم به فیلتر شکن ندارند کم نشن مرتب پروکسی رو بصورت دستی عوض کنم. اسم چند تا سایتی رو که مرتب بهشون سر میزنم و فیلتر هستند بهش میدم و YF رو باز میکنم و لذت می برم.

 

نکته: برای اینکه فیسبوک کار کنه، باید اون لیستی که خود افزونه پیشنهاد میکنه و برای چین هست رو فعال کنید. وگرنه با گذاشتن facebook.com نمیتونید Login کنید. حالا وبلاگ های وردپرس و بلاگر رو هم میشه با این روش راحت تر خوند.

 

نکته: فقط اولش برای تنظیم افزونه (دانلود لیست چین) نیاز به فیلتر شکنی چیزی دارید.

Angry Birds در … لینوکس!

این بازی محبوب رو به کمک wine میتونید در لینوکس (در این جا پارسیکس) اجرا کنید. اول اون رو از اینجا دانلود کنید.

پس از extract کردن این فایل در مثلا  فولدر home این سه تا فایل رو به این دو جا کپی کنید: AppUpWrapper.dll و msvcp90.dll و msvcr100.dll

/home/amin/.wine/drive_c/windows

/home/amin/.wine/drive_c/windows/system32

حالا با wine فایل AngryBirds.exe رو اجرا کنید. اگر بازی شروع شد که هیچی. اگه شروع نشد، باید:

در ترمینال این رو دانلود کنید:

wget http://download.microsoft.com/download/d/d/9/dd9a82d0-52ef-40db-8dab-795376989c03/vcredist_x86.exe

حالا این رو نصب کنید:

wine vcredist_x86.exe

اگر نصب شد که هیچی. بعدش برید بازی کنید. اگه گیر داد و نصب نشد. باید:

wget http://download.microsoft.com/download/5/6/7/567758a3-759e-473e-bf8f-52154438565a/dotnetfx.exe

حالا این رو نصب کنید:

wine dotnetfx.exe

بعد برید vcredist_x86.exe رو با wine (در بالا) نصب کنید. و بعد بازی رو شروع کنید.

اگر باز هم نشد! :

wget http://download.microsoft.com/download/e/a/f/eafb8ee7-667d-4e30-bb39-4694b5b3006f/msxml6_x86.msi

wine msiexec msxml6_x86.msi

و بعد vcredist_x86.exe رو نصب کنید و بعد بازی رو شروع کنید. اگر باز هم نشد (!) من دیگه نمیدونم! من این کارها رو انجام دادم و شد.

ایرانسل در لینوکس!

سلام!

 

جند وقتی هست که ایرانسل و همراه اول GPRS نامحدود میدن. البته با تعرفه های مشخص. امروز پهنای باند ADSL من تموم شد! گفتم GPRS ایرانسل رو یه امتحانی بکنم. طرح ۲۴ ساعته نامحدود به مبلغ ۱۰۰۰ تومن رو گرفتم. گوشیم رو به لپتاپ وصل کردم. لپتاپ اوبونتو ۹٫۰۴ داره. به محض اتصال گوشی، یه پنجره اومد که گفت بیا اینترنت موبایلتو وصل کنم! گفتم چاکرتیم، بفرمایید…

 

بعد پرسید خب کدوم کشور هستی؟! گشتم دیدم ایران نداره. خودش عربستان رو پیشنهاد داده بود. (بعد فهمیدم که اهمیتی نداره کدوم کشور رو انتخاب کنیم. اوبونتو خواسته به طور پیشفرض تنظیمات اپراتور ها رو پیشنهاد بده). من همون عربستان رو انتخاب کردم.

 

بعد میریم سراغ network manager که توی panel هست. اون connectionی که ساخته بودیم edit میکنیم. و تنظیمات ایرانسل رو جایگزین میکنیم. به این صورت که: APN = mtnirancell و بعد ا ز tab به نامppp settings دکمه configure methods رو کلیک میکنیم و دو تا تیک MSCHAP و MSCHAP V2 رو بر میداریم. حالا تنطیمات رو ذخیره میکنیم و تمام! حالا میتونید به اینترنت وصل شید و لذت ببرید.

 

البته سرعتی که میده تو مایه های سرعت dialup هست. ولی از هیچی نداشتن خیلی بهتره! مخصوصا اینکه با این روش میتونید هر جایی که خواستید به شرطی که ایرانسل آنتن میده به اینترنت وصل شید. مثلا دانشجوهایی که توی اتوبوس هستن! یا توی رخت خواب حتی! میشه گفت این یه جور وایرلس برای قشر بینوای دانشجو است!

 

من روی هم رفته راضی هستم. میخوام تعرفه ی ۳۰۰۰ تومن که از ۱۱ شب تا ۶ صبح برای یک ماه هست رو انتخاب کنم. خب چی بهتر از این با این شرایط؟!!

پارسیکس را دریابید

سلام… پارسیکس گنو/لینوکس ۳ رو نصب کردم… محشر است… (البته برای من، شاید برای کس دیگری نباشد!) والله این سیستم عامل میتونه جای اوبونتو رو توی دنیا بگیره. آخه چرا این قدر گوشه افتاده پارسیکس؟! اوبونتو دسکتاپ پیش پارسیکس باید بیاد لنگ پهن کنه بگه نوکر داداشمون هم هستیم…

 

نصب در سه سوت. بوت شدن در سه سوت. خاموش شدن در سه سوت. سبک. راحت، سازگاری کامل با فارسی. پشتیبانی بی نقص از نیاز اولیه بشر (پخش موسیقی و اینا…)

 

نسخه ۲ که یه سری ایراداتی داشت و خلاصه با هر جون کندنی بود حل میشدن، اما نسخه ۳ رو که ریختم میبینم که تقریبا خالی از اشکاله. احسنت. احسنت. خیلی عالیه. خسته نباشی آقای باغومیان…

 

هنوز کاملا باهاش سر و کله نزدم. اما در ابتدای کار خواستم این چیز ها رو خطاب به توسعه دهندگانش بگم. البته باز هم موردی پیش بیاد میگم.

 

توی انجمنشون هم گفتم اینارو…

 

۱- gnome-scheduled-tasks یه چیز مورد نیاز بشره (!) که توی پارسیکس نیست.

۲- یادمه توی نسخه های زیر ۱ پارسیکس (!) اون قدیم ها، میشد کنترل های مدیا پلیر رو آورد توی پنل. منظورم media applet نیست. یه چیز ساده و تر و تمیز و جمع و جوری بود. حیفه که الآن نیست.

۳- vlc عالیه. نیاز هم نیست سیستم رو با سایر نرم افزار های مشابه شلوغ پلوغ کنید. اما بهتره که اسکین vlc رو عوض کنید تا رابط کاربر پسند تری داشته باشه.

۴- minbar هم باشه نباشه فرقی نداره، مگه حجمش چه قدره؟! هر کی بخواد دانلودش می کنه خب!

۵- من از اون اول با اون system monitor که توی پنل گذاشتین مشکل داشتم. یه جوری نچسبه! ظاهر کار رو خراب کرده!!

۶- برای فایل های chm چیزی وجود نداره. بهتره chmsee رو قرار بدین.

۷- openjdk هم فکر میکنم لازم باشه. یه سری نرم افزار های جاوا هست که میشه ازشون استفاده کرد. چیز خوبین…

۸- عجیبه که tomboy notes نصب نیست! به کار من که خیلی میاد. منو از کلی کاغذ ماغذ (!) راحت کرده.

۹- توی اوبونتو یه چیزی هست به نام network tools. البته لازم هم نیستا، اما باشه میشه باهاش کار کرد.

۱۰- این هم عجیبه که pppoeconf توی پارسیکس نصب نیست!!!

۱۱- یه font installer خوب برای پارسیکس قرار بدین.

۱۲- دستور sudo رو به طور پیشفرض فعال کنین. این su میره روی اعصاب آدم.

۱۳- شما که compiz رو نصب کردین خب درایورهای کارت گرافیک رو هم بذارید دیگه!! کلی nvidia من دانلود کردم!

۱۴- یه نظر سنجی بذارید اگه games لازم نیست برش دارید. من به شخصه تا حالا توی این چند سال این بازیا رو انجام ندادم…

۱۵- سر در نمیارم فایرفاکس چشه که رفتین سراغ iceweasel (املاش رو نمیدونم درسته یا نه). خب اینم که همونه. فرقشون چیه پس؟

۱۶- این pidgin plugin pack هم اگر جا شد (!) باشه بهتره…

 

۱۷- deluge رو به جای transmission ترجیح میدم. چون امکانات مدیریتیش خیلی بهتره.

۱۸- یه چیزی هست به نام shutter حتما شنیدین. از صفحه عکس میگیره منتها هر جوری که خودمون بخوایم. یعنی امکانات بیشتری برای عکس گرفتن از صفحه میده. مثلا selection…

۱۹- به نظر من gftp یه چیز غیر ضروری برای کاربران معمولیه. اگر کسی بخواد از ftp استفاده کنه به دردش میخوره. که البته یه addon برای فایرفاکس هست به نام fireftp که خیلی خیلی بهتر از gftp هست.

۲۰- در این مورد یکم شک دارم….: اگه من بودم به جای کل openOffice فقط یه presentation میذاشتم و یه writer. چون بقیه آنچنان به درد کسی نمیخوره. این طوری حجم دیسک خیلی کمتر میشه و میتونید چیزای کاربردی تری مثل نرم افزار های بالا رو توش بگنجونید (!). هر کس openOffice رو خواست میتونه بره CD اونو تهیه کنه… مثل microsoft office

۲۱- یک برنامه ای هست به نام mobile media convertor این فرمت های صوتی رو به هم تبدیل میکنه و بسیار کار باهاش ساده است و به نظر من که تونسته تا الآن نیاز های منو خوب مرتفع بنماید

۲۲- یه DVDrip اگه بذارید خیلی میتونه مفید باشه… بالاخره آدم دلش میخواد این فیلم هایی رو که میبینه توی حجم کمتر واسه خودش داشته باشه…

۲۳- به نظر من سیستم installer جناب پارسیکس یکم پیش پا افتاده و کم امکاناته. من از وقتی یادمه همین بوده و هست. یه طوری باشه که کاربر معمولی که میخواد پارسیکس رو نصب کنه قدم به قدم بره جلو و در قدم آخر دیگه همه چیز تموم شده باشه. نه اینکه برگرده دوباره توی منو و کلی گیج بزنه که حالا پارتیشن بندی رو من چه کار کنم و از این حرفا. بهتره همه ی این موارد در یک سریال پشت سر هم قرار بگیرن. البته این واسه کسایی که میدونن چیکار دارن میکنن مهم نیست. اما فکر میکنم یکی از پارامتر های مهم برای محبوبیت یه توزیع به حساب میاد. من یکی دو تا منابع انگلیسی که میخوندم از همین مسئله رنج می بردند…

سابایون را نپسندیدیم

سلام…

 

بعد از چند روز سر و کله زدن متوجه شدم که این آقا مشکلاتی داره. مرتب هنگ میکنه. هر دفعه که torrent رو باز میکنی شروع میکنه از اول چک کردن. و مسیله بعد اینکه بسیاری از بسته های deb که واقعا لازم هستند توی سابایون معادلشون پیدا نمیشه. (سابایون برگرفته از جنتو هست و بسته ها به صورت سورس باید باشن) و من هرچی دنبال یکی دو تا بسته ضروری گشتم پیداشون نکردم. این که میگم ضروری معنیش این نیست که برای همه ضروریه، برای من این طوریه. و من نزدیک ۲۰۰۰ تا پکیج deb دارم که دلم نمیخواد دوباره این همه رو دانلود کنم…

 

سابایون برای یه کاربر خونگی به نظر من چندان مناسب نیست… پیچیده است و من هم وقت بازکردن گره هاش رو ندارم… این است که میرویم سراغ این پارسکیس جدید. جناب kev… (تغییر مزاج رو حال میکنین به چه سرعتیه)

و اما سابایون

سابایون Sabayon در نگاه اول خیلی عمیق به نظر می رسه! (شاید هم باشه!). DVD به صورت live هست و چند تا option برای boot داره. اولیش رو که بزنید در هنگام بوت شدن یه موزیک براتون پخش می کنه. اما من سرم درد گرفت… پیش نهاد میکنم گزینه بدون موزیک رو بزنید…

 

سابایون بالا میاد. با پوشش گنوم! فعلاچیزی غیر عادی نیست… میبینم که آره همون طور که انتظار می رفت از نیاز های اولیه بشر یعنی پخش mp3 و فیلم ها پشتی بانی می کنه.

 

شروع میکنم به نصب کردن سابایون… محیط نصب خیلی سبک و ساده میاد. زبان و کیبرد رو انتخاب می کنید. و بعد نوع سابایون رو برای نصب انتخاب می کنید. سه تا گزینه داره: گنوم، مدیا سنتر، معمولی! با انتخاب گنوم در مرحله بعد لیست کلی بسته ها رو میتونید برای نصب شدن یا نشدن انتخاب کنید. مرحله بعدی برنامه های مربوط به شبکه مثل nfs و samba رو انتخاب می کنید… و بعد پارتیشن بندی. از این جاش خیلی خوشم اومد. توی اوبونتو و پارسیکس خیلی طول می کشید تا برنامه پارتیشن بندی ظاهر بشه و بعد از هر گونه تغییر پارتیشن ها باز یه وقفه ایجاد میشد. اما توی سابایون نه، خیلی سریع همه چیز اتفاق میفته! مرحله بعد تنظیمات گراب رو انجام میدین و بعد انتخاب زمان… در مرحله بعد میتونید user ها رو اضافه کنید. (که به جز administrator یکی دیگه اظافه کردم اما اظافه نشد!) این جا میتونید پسورد جناب root رو هم تعیین کنید. و مرحله بعد آغاز نصبه… اینجا ۱۵ دقیقه طول کشید… سرعت بوت شدن در همون حد اوبونتو هست. کم و زیادش محسوس نیست…

 

خب… داستان از این جا شروع می شود…

 

سابایون بوت می شود، اما رابط گرافیکی نمی آید! oh shit! در همون حالت متنی login کردم. کلی کلنجار … و سرانجام با دستور sudo killall gdm و بعد gdm start رابط گرافیکی خبر مرگش آمد…

 

خب… اولین قدم این است که چگونه به اینترنت وصل بشویم؟! dialup رو که باید بی خیال شد تا زمانی که درایور مودم رو نصب کرد… اما ADSL… خب، دستور pppoeconf کار نمی کند… اما خوش بختانه network manager هست و میشود یک کاری کرد… و سر انجام متصل گشتیم…

 

جناب گوگل بفرمایید چرا سابایون این بازی را در ابتدا در آورد؟ جناب گوگل راه نمایی کردند و مشکل حل شد! به این طریق:

 

sudo gedit /etc/conf.d/splash

 

در فایلی که باز میشود عبارت SPLASH_VERBOSE_ON_ERRORS=”yes” را به no تغییر می دهیم. این کار مثل این که باعث میشه در صورت وجود خطا هنگام بوت شدن، سابایون نره توی حالت متنی.

 

خب! بنا بر نیاز های من (!) که یکیشون کانکت شدن به اینترنت از طریق ترمینال هست، دنبال راه حل این کار گشتم. بسته ی rp-pppoe این کار رو باید انجام بده. نصبش کردم. اما یه مشکلی هست: بعد از ساختن کانکشن با sudo /usr/sbin/rp-pppoe-setup و شروع اون کانکشن با sudo /usr/sbin/rp-pppoe-start به اینترنت وصل میشه ها، اما سایتی رو باز نمیکنه (حتی ping هم نمی کنه) نمیدونم مشکل کجا است… کسی میدونه احیانا؟!

 

حالا وقت جینگولک بازی های compiz میرسه! خیلی شاد و خوش حال compiz fusion icon رو اجرا کردم تا compiz فعال شه. فعال شد، اما border های پنجره ها غیب شد!!! خلاصه می کنم… گشتم و گشتم تا اینکه فهمیدم باید این پلاگین ها رو قبل از این که compiz رو فعال کنم باید تیکشون رو فعال کنم:

 

window decoration – resize window – move window  اگر میخواید از تم های emerald که واقعا خوشگل هستن استفاده کنید، روی compiz fusion icon کلیک راست کنید و از قسمت select window decorator گزینه emerald رو انتخاب کنید. و بعد میتونید تم های emerald رو انتخاب کنید و لذت ببرید.

 

در حال حاضر مشکل فعلی من scheduled task هست که نمیدونم چه طوری توی sabayon راش بندازم. به علاوه دستور کانکت شدن به اینترنت از طریق ترمینل…

 

کسی میداند چگونه؟!

نصب اوبونتو روی هارد اکسترنال

بالاخره اوبونتو روی هارد اکسترنال نصب شد و بالا اومد! اما چه جوری؟
 
خب مشکل این بود که بوت لودر (گراب) بعد از نصب روی هارد اکسترنال error 17 میداد! اما این بار ببینید چی کردم:
 
هارد اکسترناله رو از نو پارتیشن بندی کردم و یه درایو برای root و یه درایو برای home و یکی برای swap و بقیه fat32. (قبلا یکی هم واسه بوت لودر کنار گذاشته بودم) . این دفعه HDD رو دیگه جدا نکردم…. در مرحله آخر نصب اونجا که دیگه باید دکمه install رو بزنیم، یه قسمتی هم داره به نام advanced تا به حال دقت نکرده بودم اون چیه! خب کلیکش کردم و دیدم اون جا است که میتونی تعیین کنی بوت لودر کجا نصب بشه. و من هم گفتم که برو روی sdb5 که پارتیشن لینوکسیه بریز. … نصب انجام شد، … اما موقع بوت این دفعه error 15 داد! و من خونسردی خود را حفظ نموده و فحش ندادم! چون شماره خطا ۱۵ بود نه ۱۷! دو باره با لایو بالا اومدم و گراب رو به طور دستی نصب کردم. البته دیگه قبل از این مرحله HDD رو جدا کردم. گراب این جوری تعمیر میشه. با این دستورات:
 
sudo chroot /
 
grub
 
root (hd0,4)
 
setup (hd0)
 
quit
 
منظور از (hd0,4) اینه، یعنی پارتیشن شماره ۵ از دیسک شماره ۰ که میشه sda5 یا hda5 … یعنی جایی که گراب قبلا نصب شده. این کار هم تموم شد و restart کردم. و در کمال باوری (!) اوبونتو پدیدار شد و من خوش حال شدم. و یه سری تنظیمات و اینارو انجام دادم و چه عالی الآن!
 
یه درخواست دارم ازتون. هر کی کنار لینوکسش یه ویندوز هم داره، لطف کنه اون چند خی که توی منوی گراب تو فایل /boot/grub/menu.lst مربوط به ویندوزه برام اینجا کامنت بذاره. چون میخوام بذارمش توی گراب این هارد اکسترناله، که اگه روی یه کامپیوتر دیگه خواستیم امتحان کنیم بتونیم ویندوزشو این جوری هم بیاریم. میشه دیگه نه؟ فوقش دو تا براش option میذاریم یکی واسه درایو c یکی هم d
 
آقای جادی من اون فایل رو درست میکنم مزاحمتون میشم حتما. پیشاپیش ممنون!
 
از پیگیری های یه انقلابی عزیز هم متشکرم….